خط پايان..

 

بالا مى ايستم ...

ونگاهم را غرق ميکنم به عبورم با تو ،

تو مى روى تا به انتها برسى

ومن...

من، متوقف شده ام..

روى ثانيه هاى آخر اين بودن.

ک در آغوش کشيده ام گذشته را،

و به باد نشاندم حال را..

هرچيزى به سرميرسد آخرش

وحالا اين انتهاى توست..

اين قصه هم تمام ميشود..

شايدهمين آذر...شايدهمين اسفند

 

ومن هنوزمتوقف شده ام روى ثانيه هاى عبور..

ک دل دل ميزند براى پاييزى دگر

ک بى تو چهارفصلش خراب است و 

هرفصلش خزان..

 

کاش بى تابى قلبم ،لحظه اى درخواب بود،

کاش باتنها شدن هم،اين دلم درتاب بود..

 قصه ام روبه انتهاست..

ومن همچنان متوقف شده ام...

روي خط پايان...

 

اينجا...وقت تمام است..

ومن ..برگه ام سفيد...




:

تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 20:21 | نویسنده : ؟ |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.